آشنایی با آداب و رسوم غرب گیلان

آشنایی با آداب و رسوم غرب گیلان

  • مجله چتراتا
172

استان گیلان استانی با پیشینه فرهنگی است که تاریخ هفت هزار ساله آن گواه این واقعیت است. گیلان سرزمین جنگل و باران، سرزمین برنج و زیتون و نوغان بستر رودهای خروشان آرمیده در دامن پر مهر دریای مازندران سرشار از زیبائیها و دیدنیهاست .


در این مقاله قصد داریم شما را با آداب و رسوم غرب گیلان بیشتر آشنا کنیم ، پس با چترآتا همراه باشید تا در مورد این آداب و رسوم بیشتر بدانید .

 

معرفی استان گیلان

 

استان گیلان، از استان‌های شمالی ایران به مرکزیت شهر رشت است.این استان، از شمال به دریای خزر متصل بوده و دارای مرز آبی با کشورهای حاشیه دریا می‌باشد و از طریق آستارا نیز دارای مرز خاکی با جمهوری آذربایجان است ، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود می‌شود. برای رزرو و اجاره اقامتگاه در گیلان به سایت چتراتا مراجعه نمایید.

 

استان گیلان استانی با پیشینه فرهنگی است که تاریخ هفت هزار ساله آن گواه این واقعیت است. گیلان سرزمین جنگل و باران، سرزمین برنج و زیتون و نوغان بستر رودهای خروشان آرمیده در دامن پر مهر دریای مازندران سرشار از زیبائیها و دیدنیهاست .

 

گیلان که در اوستا از آن به نام  "وارنا" نام برده می‌شود مرکز باستانی اقوام مختلفی است که معروف‌ترین آنان دو نوع گیل و دیلم هستند. یونانیان این سرزمین را کادوسیان می‌نامند. بعضی از محققین کادوسیان را از بومی‌های ایران قبل از آمدن آریایی‌ها به این سرزمین می‌دانند.

 

بنا به گفته دیاکوئوف روسی قریب به سه هزار سال پیش، سرزمین‌های پر جنگل کاسپیان کادوسیان و گیلان (گیل‌ها) در شمال خاک ماد قرار داشته است. گیل‌ها به‌تدریج با کادوسی‌ها به‌صورت تیره واحدی درآمدند. گیل‌ها در دوره حکومت مادها نیز کاملاً مستقل بودند؛ کورش هخامنشی با کمک گیل‌ها دولت ماد را منقرض کرد.

 

مردم گیلان همواره مردمی آزاده بوده‌اند و در دوران مبارزات انقلاب اسلامی همگام با دیگر هموطنان در پیروزی آن تلاش کردند و در این مسیر حجت‌الاسلام شهید سید یونس رودباری را که اولین شهید نهضت انقلاب اسلامی بود تقدیم کرد  و در دوران جنگ تحمیلی نیز گیلان با مجاهدت‌های سرداران و امیران توانست از فرزندان دیار خود تعدادی بالغ بر 8000 شهید،2620 آزاده و 21200 جانباز تقدیم نظام و انقلاب نماید.

 


 بیشتر بخوانید :

-  اجاره ویلا شمال

-  اجاره ویلا

-  اجاره ویلا در رامسر



گویش گیلکی شامل زبان‌های تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبان‌های تاتی و سمنانی می‌باشد و  از دیدگاه تاریخی این زبان‌ها به زبان پارتی (اشکانی) وابستگی دارند.

 

گیلکی با زبان پارسی میانه نزدیکی دارد و یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که درواقع به‌عنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب می‌گردد. گیلکی خود به چند شاخه تقسیم می‌شود که هرچه به‌طرف شرق و جنوب استان گیلان پیش برویم گویش‌ها با یکدیگر اندکی اختلاف پیدا می‌کنند .

 

غرب گیلان

 

شهرستان های آستارا ، تالش ، رضوانشهر و ماسال جز شهرستان های غربی استان گیلان محسوب می شوند .

 

اکثریت ساکن در این شهرستان ها تالش هستند و بیشتر این جمعیت تالشی ، در شهرستان های تالش و ماسال سکنی گزیده اند .

 

منطقه قومي تالش در جنوب باختري درياي كاسپين واقع است . همان گونه كه زبان اين قوم در هر ناحيه به گويش ويژه اي رواج دارد، آيين ها، آداب ، باورها و افسانه هايشان نيز جابه جا ويژگي هاي متفاوتي پيدا مي كند . از جمله آيين هاي كهن ايراني كه هنوز با رنگ و بويي ويژه در بين تالشان پايدار مانده اند ، مربوط به نوروز و نوروز ماه است.تالشان نيز همچون همه ي اقوام و تيره هاي ايراني، نوروز را كه همچون آينه اي خجسته سيماي مهرانگيز و نجيب نياكان سرفراز ما را باز مي نماياند وجلوه هاي شكوهمندي از فرهنگ معنويت ايراني را به تماشا مي گذارد. برای رزرو و اجاره ویلا در گیلان می‌توانید از طریق سایت چتراتا اقدام نمایید.

 

مانند دري گرانمايه در درازاي سال ها و سده هاي بسيار ، پاس داشته و هويت و هستي خويش را به رنگ و بوي آن آذين بسته اند . هر سال در آستانه تجديد زندگي طبيعت ، به شادماني جشن مي گيرند .

 

آداب و رسوم غرب گیلان

 

آخرین بوته برنج

 

تالشان پس از آنکه کاروجین شالیزار را به پایان می رساندند و به اخرین بوته توم (بذر سبزشده) که می رسیدند، آن را می کندند تا برای گرفتن انعام به خانه صاحب مزرعه ببرند. سپس مقدارکمی  نفت سیاه وگل درخت انار را در مزرعه می ریختند .

 

ریختن نفت سیاه؛ به نیت از بین بردن علف هرز وگل درخت انار به نیت شادابی وبالنده شدن محصول بود. پس از گل انارو و نفت سیاه ریختن در گوشه ای از شالیزار، یکی از زنانی که کار وجین و دوباره را انجام داده اند برلبه کرت شالیزار می ایستاد وساروق ( دستمال بزرگی که زنان هنگام کار برکمر خود می بندند) خودرا باز می کرد و آن را روی مزرعه تکان می داد .

 

سپس آخرین بوته سبز برنج رابه خانه برده وبا گل آراسته می کند وهمراه شیرینی در مقابل صاحب مزرعه می گذارند واز او به خاطر حسن انجام کار، انعام می گیرند .این بوته به « آخرین بنَ » معروف است .

 

پیشباز بهار و نوروز

 

ماه اسفند یا به تقویم  تالشان و تات زبان های خلخال« نَوروزَ ما » ، به نیمه های خود که نزدیک می شود ، در خانواده های تات و تالش جنب جوش زیادی رخ می دهد . زنان که کاروانسالار این جنب جوش هستند ، برای پیشباز از بهارو جشن نوروز ، دست به کارهای گوناگونی می زنند.از شست و شو و روفت و روب و سبزه اندازی تا سفره آرایی چهارشنبه سوری و شب عید.

 

آن بانوان سختکوش یکی از وظایفی که دارند ، ایشور/ ویشور išur   و آلاوَ âlâva کردن است . ایشور یعنی تازه کردن دیوارهای داخلی خانه با لعاب گل سفید یا آهک و آلاوه یعنی گل مالی کردن کف اتاق ها و دیوار های بیرونی با لعاب گل آجری رنگ یا به اصطلاح محلی ( زردَ گل zarda-gəl  ) .

 

اگرچه امروزه گل سفید جای خود را به رنگ های روغنی و پلاستیکی داده و کف اتاقها نیز سرامیک کوبی یا بتون شده است ، ولی سنت دیرین پرداختنن به تمیزی و زیباسازی خانه ها ، هنوز از بین نرفته است .

 

آلاوه کردن؛ اصطلاحی ست که شاید به گوش بسیاری از نسل های جدید آشنا نباشد و ندانند که آلاوه چیست وچه کاری را ایشور یا ویشور می گویند. در زمان‌های گذشته  خانه‌های روستا کاه گلی بود واین خانه ها در تابستان خنک ودر زمستان با افروختن آتشی در تنور وسط اتاق یا با یک منقل آتش گرم می‌شد.

 

آن آتش افروزی ها در درون خانه باعث می شد که  رنگ و روی دیوارها بپرد و سیاه شوند . از این رو لازم بود که دست کمم سالی یک بار ، آنهم به میمنت فرارسیدن بهارو نوروز تمیز و رنگ آمیزی شونند . زحمت رنگ ولعاب دادن خانه‌ها بر عهده زنان بود.

 

آنها در هنگام عید با گل سفید یا آهک و اگر این گل ها به دستت نمی آمد با گل ایشور آلاوه می‌کردند به این ترتیب که گل را با آب فراوان در تشتی می‌ریختند و آن را حل می‌کردند و با سر جارو لعاب گل حل شده را به دیوار خانه می‌پاشیدند.

 

ایشور آلاوه کردن  خانه‌ها گذشته از اینکه  محیط زندگی اهل خانه را سفید و تازه می‌کرد ، به نوعی ضد عفونی  کردن هم صورت می گرفت  وراه نفوذ حشراتی مانند مورچه ، ساس وسوسک نیز بسته می شد.

 

ورزا جنگ

 

ورزا جنگ / جنگ گاونرها، از جمله سرگرمی پر هیجانی تالشان و دیگر اقوام گیلانی بود که در گذشته بسیار رواج داشت و با وجود اعمال ممنوعیت های حکومتی و شرعی که ازدوره صفویه با آن روبرو بوده، هنوز کم و بیش رواج دارد .

 

این سرگرمی در محوطه‌ای باز در علفزارهای طبیعی و بزرگ انجام می‌گرفت. دوستداران این سرگرمی، گاونرگا (ورزا ) را از زمانی که گوساله است برای جنگیدن آماده و تربیت می‌کنند. سه تا پنج سال طول می‌کشد تا گوساله آماده‌ی جنگیدن شود.

 

گوساله‌ای را برای جنگیدن انتخاب می‌کنند که قوی‌تر باشد. معمولاً یک نفر در خانواده مسئول پرورش گوساله می‌شود تا او را پروار و تیمار کند. گوساله‌ای را که برای جنگ انتخاب می‌شود، جدای از گوساله های دیگر نگهداری ‌می‌کنند.

 

او را با گاوان نر مواجهه می‌دهند تا شجاع و نترس بار بیاید و گاه با گاوهای ضعیف‌تر شاخ در شاخ شود و اعتماد به نفس پیدا کند. زمان ورزا جنگ بعد از دروی شالی  و معمولاً از آخر تابستان تا دومین یا سومین ماه پاییز است. روز جنگیدن گاوان نر با توافق صاحبان آن تعیین می‌شود .

 

بازیهای محلی

 

لپه مزا : لپه مزا یکی از بازی های بسیار زیبا ، دیدنی و کهن مناطق مختلف تالش می باشد، که ریشه در باستان دارد. این بازی بیس بال نیز نامیده می شود ،که به صورت بین المللی در بسیاری از کشورها انجام می گیرد و از بازی های سنتی و بومی محلی بسیار کهن تالشها می باشد که قدمت آن ریشه در باستان ایران دارد که بیشتر در مناطق ییلاقی برگزار می گردد.

 

این بازی بسیار هیجان آور و بانشاط است و با توجه به قدمت چندین میلیون ساله آن بدون هیچ تغییری از نسلی به نسل دیگر و تا به نسل حاضر منتقل گردیده است.

 

داله مزا : به کمربندی که مردان دور کمر خود می بندند به زبان تالشی ؛ داله ، گویند. این بازی نیاز به دو دسته ( دو تیم ) چند نفره حداقل بین چهار تا شش نفر می باشد.

 

تشکیل دایره ی بزرگ از مرکز به قطرتقریبی چهار مترمربع که با کشیدن نوک داس بروی زمینی مناسب انجام می گیرد. که به زبان تالشی به این دایره ، قله ( قلعه ) یا همان سنگر گویند، بطوریکه ،  فاصله ی هرکمربند تا کمربند بعدی حداقل باید مابین یک ونیم الی دو متر باشد و برحسب افزایش تعداد بازیکن، دایره نیز بزرگتر خواهد شد.

 

پاچوسواری : از گذشته های دور تا به امروز از پاچو به عنوان سوارکاری استفاده می کرده اند. ابتدا دو عدد چوب گیره دار بلندی ( حدود دو متری ) تهیه می کردندبا این چوب ها چند نوع بازی انجام می گیرد. ابتدا با  پاچو سواری فاصله ی حداقل یکصد متری را  به صورت آمد و شد طی می کنند.

 

دومین روش بازی با پاچو اینگونه است که: پنج نفر کلاه به سر مسابقه می گذارند ،که در حین پاچو سواری کلاه همدیگر را باید بیاندازند، آخرین نفری که کلاه بر سرش باقی بماند، برنده و نفر اوّل این قسمت از بازی با پاچو خواهد بود.

 

نوع دیگر بازی با پاچو که بسیار تماشایی است اینگونه است که پاچو سواران با تیم های پنج نفره مسابقه ی فوتبال برگزار می کنند. و آخرین بازی با پاچو مسابقه ی عبور از رودخانه های حداقل با عمق پنجاه سانتی متر ی می باشد، که بیشتر جنبه ی سرگرمی دارد.

 

در این بازی هم ، به منظور تعیین تیم های اول و دوم مانند کلاه پیگره  عمل می شود به طوریکه تیم اول بیرون از دایره و گروه تیم دوم باید داخل دایره قرار گیرند.

 

منابع : اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان ، استانداری گیلان ، مجله صدای ماسال ، مجله تالشان

مرتبط:

برترین موزه های مازندران